عزم دولت روسیه برای اقامه دعوی علیه آمریکا

خبرگزاری مهر: «سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه به «رکس تیلرسون» همتای آمریکایی خود گفت که مقامات مسکو در واکنش به «توقیف» اموال و دارائیهای دیپلماتیک روسیه در خاک آمریکا- که به دستور دولت «دونالد ترامپ» صورت گرفته است- یک روند قضایی را علیه واشنگتن آغاز کرده اند.

وزارت امور خارجه روسیه اعلام کرد که وزرای خارجه دو کشور روز سه شنبه با یکدیگر بطور تلفنی گفتگو کرده اند.

در بیانیه ای که از سوی وزارت امور خارجه روسیه منتشر شد، آمده است: «در هنگام گفتگو پیرامون روابط بین الملل، لاوروف به این نکته اشاره کرد که توقیف اموال دیپلماتیک روسیه در خاک آمریکا نقض آشکار هنجارهای بین المللی است. وزیر امور خارجه روسیه همچنین توجه همتای آمریکایی خود را به اظهارات ولادیمیر پوتین- رئیس جمهور روسیه- جلب کرد که در همایش بریکس (BRICS) در چین از قصد و تمایل روسیه به استفاده از ابزارهای قانونی جهت مقابله با اقدامات غیرقانونی واشنگتن سخن گفته بود».

گفتنی است که روز ۳۱ آگوست، دولت آمریکا به روسیه ۷۲ ساعت مهلت داد تا کنسولگری خود در شهر سان فرانسیسکو، و همچنین ساختمانهای دیپلماتیک در شهرهای واشنگتن دی.سی و نیویورک را تخلیه نماید.

دولت روسیه اعلام کرد که این ساختمانها متعاقباً مورد تفتیش و وارسی قرار گرفتند که این امر ناقض کنوانسیون وین در مورد روابط دیپلماتیک است و اینکه به رغم «مصون بودن دارائیهای دیپلماتیک از تعرض»، دسترسی به این دارائیها برای روسیه امکانپذیر نبوده است.

شایان ذکر است که پوتین اوایل روز سه شنبه در چین گفت: «تصمیم آمریکا به محروم ساختن روسیه از استفاده از دارایی و اموال خود نقض آشکار حقوق مالکیت روسیه است. باید ببینیم که نظام حقوقی آمریکا در عمل چگونه مفید و مؤثر کار می کند!»

از سوی دیگر، «دیمیتری پسکوف» سخنگوی رسمی کاخ کرملین نیز گفت که روسیه برای اقامه دعوی در هر دادگاهی که به این کشور شانس دفاع از منافع خود را بدهد، آمادگی دارد.

لازم به ذکر است که دولت آمریکا در توجیه اقدامات خود برای توقیف اموال دیپلماتیک روسیه، اتخاذ «تدابیر یکسان و متقابل» را مطرح نمود که در واکنش به بسته شدن تعدادی از کنسولگریهای آمریکا در خاک روسیه و کاهش شمار کارکنان دیپلماتیک آمریکا در این کشور صورت گرفته است.

به مصلحت هیچ‌کس نیست که دیوان محاسبات را سیاسی کند

روزنامه اعتماد: رحمانی‌فضلی با روایت ٥ سال سابقه حضورش در دیوان محاسبات، آب پاکی را هم روی دست محمود احمدی‌نژاد می‌ریزد. او می‌گوید «به مصلحت هیچ‌کس نیست که دیوان محاسبات را سیاسی کند» تا پاسخ ادعاهای رییس دولت‌های نهم و دهم در برابر طرح تخلفاتش از سوی دادستان دیوان محاسبات را داده باشد.
 
همان تخلفاتی که فیاض شجاعی چندی پیش در گفت‌وگو با «اعتماد» از هفت مورد آن نام می‌برد که برای همه آنها حکم نیز صادر شده و این محمود احمدی‌نژاد است که دیوان را متهم به سیاسی‌کاری می‌کند. پاسخگویی رحمانی‌فضلی به ادعای احمدی‌نژاد البته به همین یک مورد ختم نمی‌شود. او آنجا که احمدی‌نژاد وجود دادستانی در قانون را منکر می‌شود هم پاسخش را می‌دهد و می‌گوید: «دیوان محاسبات یک نهاد قانونی بوده که وابسته به مجلس است.»
 
وزیر کشور اگرچه با گذشت ٥ سال از جدایی‌اش از دیوان محاسبات، درباره تخلفات شخص احمدی‌نژاد عنوان می‌کند که حضور ذهن ندارد اما توضیحاتی درباره پرونده فروش نفت در زمان ریاستش بر کرسی این دیوان ارایه می‌کند.
 
عبدالرضا رحمانی‌فضلی در گفت‌وگو با خانه ملت، درباره تخلفات نفتی محمود احمدی‌نژاد طی سال‌های ٨٧ تا ٩١ که همزمان با ریاست وی در دیوان محاسبات بوده از وظایف دیوان نام برد و در لفافه نشان داد که همه آنچه از سوی فیاض شجاعی مطرح شده در مسیر درست و قانونی خود انجام گرفته است.
 
او گفت: دیوان محاسبات موظف است سالانه گزارش تفریغ بودجه را آماده کند. در آن سال‌ها نیز هر سال تفریغ بودجه آماده شده و گزارش آن به مجلس ارایه شده و اکنون نیز در قالب تفریغ بودجه تخلفات که در حوزه‌های مختلف بوده ارایه شده، اما بنده حضور ذهن ندارم که از سوی شخص آقای احمدی‌نژاد تخلفاتی صورت گرفته است یا خیر و اگر تخلفاتی بوده گزارش آن در قالب تفریغ بودجه به مجلس ارایه شده است.
 
وزیر کشور با بیان اینکه دیوان محاسبات در آن زمان وظیفه خود را انجام داده است، افزود: دیوان محاسبات ابتدا گزارشی درباره تفریغ بودجه و تخلفات تهیه می‌کنند و بررسی‌ها در مسیر دادسرا، هیات‌های مستشاری و حاکم شرع قرار می‌گیرد، اما بنده چون سال ۹۲ نبودم اطلاعی ندارم که این پرونده‌ها در چه مرحله رسیدگی قرار دارد.
 
پرونده فروش نفت از سوی نیروی انتظامی را من به دادسرا فرستادم
 
اما فروش نفت از سوی نیروی انتظامی که در همان سال‌های تحریم و در زمان یکی از فرماندهان سابق رخ داد، موضوع دیگری بود که رحمانی‌فضلی در گفت‌وگو با خانه ملت به آن پاسخ گفت و البته زمان ارسال این پرونده به دادسرا را در دوران دادستانی خود اعلام کرد.
 
رحمانی‌فضلی با بیان اینکه مساله فروش نفت توسط نیروی انتظامی در همان زمان رسیدگی و از طریق بنده به دادسرا ارسال شد، اظهار کرد: «بررسی این پرونده‌ها فرآیند پیچیده و طولانی دارد، چرا که در آن زمان نیز چنین مجوزی به نیروی انتظامی داده شده بود، اما مشکلی وجود نداشت بلکه مشکل اینجا بود که این نفتی که فروخته شده بود، درآمد آن چگونه هزینه شده و آیا به خزانه واریز شده یا خیر و موضوع مورد سوال، این بخش بود.»
 
مجوز برای فروش نفت توسط نیروی انتظامی صادر شده بود
 
وی در ادامه با تاکید بر اینکه در آن زمان صدور مجوز برای فروش نفت توسط نیروی انتظامی از طریق مجاری مورد نیاز اخذ شده بود، افزود: این موضوع که درآمد فروش نفت در محل تعیین شده هزینه شده و به خزانه واریز شده سوال دیوان محاسبات بود، لذا این موضوعات باید تفکیک شود.
 
چرا که امروز دیده می‌شود این مسائل به صورت کلی مطرح می‌شود. باید گفت این مجوز از مجاری خود اخذ شده و نیروی انتظامی تخلفی در اخذ مجوز انجام نداده است، اما این موضوع که درآمد فروش نفت به خزانه واریز شده یا خیر یا در محل تعیین شده هزینه شده یا خیر، برای دیوان محاسبات در آن زمان شبهه به وجود آمد که پرونده برای رسیدگی به دادسرا ارسال شد.
 
دیوان محاسبات یک نهاد قانونی وابسته به مجلس است
 
رحمانی‌فضلی به ادعای دیگر محمود احمدی‌نژاد مبنی بر نبودن نامی از دادستانی دیوان در قانون اساسی هم پاسخ داد و با اشاره به اینکه دیوان محاسبات یک نهاد قانونی بوده که وابسته به مجلس است، اظهار کرد: «در ۵ سالی که بنده در دیوان محاسبات بودم مسیر کار در آنجا کارشناسی، قانونی و مبتنی بر اسناد بوده و در واقع دیوان محاسبات با تحلیل سر و کار ندارد، بلکه با اسناد سر و کار دارد.
 
بنابراین مجاری و فرآیند کار به‌گونه‌ای است که یک‌جا تصمیم‌گیری نمی‌شود». رحمانی‌فضلی با بیان اینکه یک حسابرس حسابرسی می‌کند، اما حسابرس کل و معاون نظارت مربوطه بر این حسابرسی نظارت دارند، افزود: «موارد حسابرسی‌ها جمع‌بندی می‌شود و در فرآیند تفریغ بودجه ذکر می‌شود.
 
در تفریغ بودجه معاونین، کارشناسان، حسابرسان کل مستشاران و حاکم شرع حضور دارند و دوباره تفریغ بودجه بحث می‌شود و در این باره رای‌گیری می‌کنند که همه رای می‌دهند و پس از آن در فرآیند رسیدگی قرار می‌گیرد».
 
وی ادامه داد: بر این اساس موضوعات ابتدا در دادسرا، سپس هیات مستشاری و پس از آن حاکم شرع رسیدگی می‌شود و ٨ مرحله در فرآیند واقع است، لذا امکان اعمال نفوذ در دادسرا وجود ندارد، بنابراین با توجه به اینکه محکمه قانونی است هرچیزی که مطرح می‌شود باید اسناد آن را در دیوان دید و اگر شخصی برای اسناد دفاعیه داشته می‌تواند از حقوق خود دفاع کند.
 
وزیر کشور تصریح کرد: به مصلحت هیچکس نیست که دیوان محاسبات را سیاسی کنند و بگوید مسائل با تحلیل یا غرض از سوی دیوان محاسبات مطرح می‌شود، ۵ سالی که بنده دیوان بودم با چنین مساله‌ای روبه‌رو نشدم و ساختار آن به گونه‌ای تعبیه شده که امکان نفوذ وجود ندارد.

زیباکلام: تصویر رویایی از روحانی نداشتیم

نامه‌ نیوز نوشت: زیباکلام گفت: روحانی بیش از آنچه که یک اصلاح طلب باشد یک اصولگرا است. حتی می خواهم یک مرحله جلو بروم و بگویم آقای روحانی بیش از آنکه به اصلاح طلبان نزدیک باشد در حقیقت به اصولگرایان نزدیک است.

رویکرد اصلاح طلبان تا سال 1400 نسبت به روحانی موضوعی است که هم اکنون محل بحث و تحلیل است، برخی می گویند اصلاح طلبان چاره ای جز ماندن به پای روحانی ندارند اما در مقابل هستند کسانی که اعتقاد دارند اصلاح طلبان در یک مقطع زمانی مشخص از روحانی عبور می کنند و منتقد وضع موجود می شوند. 

صادق زیباکلام می گوید: بد و خوب روحانی به پای اصلاح‌طلبان نوشته می‌شود و اصلاح‌طلبان نمی‌توانند بگویند روحانی به ما ارتباطی ندارد.

اهم اظهارات زیباکلام به شرح زیر است:

* ما اصلاح طلبان از آقای روحانی هیچ تصویر و تصور جاه طلبانه و رویایی نداشتیم. آقای روحانی مثل دکتر علی لاریجانی یک اصولگرا است، منتها اصولگرای معتدل، منطقی، میانه رو و واقع بین. آنچه اصلاح طلبان می دانند این است که آقای روحانی بیش از آنچه که یک اصلاح طلب باشد یک اصولگرا است. حتی می خواهم یک مرحله جلو بروم و بگویم آقای روحانی بیش از آنکه به اصلاح طلبان نزدیک باشد در حقیقت به اصولگرایان نزدیک است. ما همه اینها را می دانیم و هیچ دچار خیال پردازی و رویاپردازی درباره آقای روحانی نمی شویم.

*چاره ای نیست الا اینکه با آقای روحانی حرکت کنیم و در عین حال همه امیدمان به آقای روحانی نیست بلکه بیشتر امیدمان به توانمندی های خودمان است که بتوانیم کمر راست کنیم و بلند شویم.

*اصولگرایان بغض و کینه ای که از کارگزاران دارند خیلی خیلی بیشتر از اصلاح طلبان است چون تشکل، سازماندهی و قدرت برنامه ریزی کارگزاران خیلی بیشتر از اصلاح طلبان است. به همین دلیل لبه تیز حمله و تعارض شان بیش از آنچه که علیه اصلاح طلبان باشد علیه کارگزاران است. آنچه الان باعث نگرانی اصولگرایان است نزدیکی دولت روحانی با کارگزاران است.

*غلامحسین کرباسچی و حسین مرعشی در مقایسه با محمدرضا عارف و موسوی لاری بیشتر خواب راحت را از چشمان اصولگرایان می ربایند.

*آقای عباس عبدی و آقای حجاریان سال 93-94 شروع کردند و گفتند مسئولیت دولت آقای روحانی خیلی با اصلاح طلبان نیست. یعنی اگر نتیجه دولت آقای روحانی خیلی ناامیدکننده درآمد و خیلی با انتظاراتی که از او بود همخوانی نداشت، این مسئله به اصلاح طلبان مربوط نیست. برخی اصلاح طلبان یک چنین نگاهی دارند به قول تهرانی های قدیم «خر را یک ور سوارند» تا هر جا ببینند به مشکل برمی خورند بلافاصله پایین بپرند.

* اصلاح طلبان باید محکم و استوار و تمام قد پای آقای روحانی بیاستند، از او حمایت کنند و مسئولیت پاسخ به کسانی که به دعوت شان پای صندوق های رأی رفتند و به آقای روحانی رأی دادند برعهده بگیرند. من با صدای بلند از آقای روحانی انتقاد کردم در عین حال حمایت هم کردم، در عین حال خواستم بگویم ناتوانی هایش کجاها است.

*این طور نیست که مسئولیت عملکرد آقای روحانی به اصلاح طلبان ارتباطی ندارد. مردم اسباب بازی اصلاح طلبان نیستند که یک روز از آنها بخواهند پای صندوق بیایند و بعد هم وقتی مقداری ناملایمات می شود بگوییم به ما مربوط نیست. بد و خوب آقای روحانی بخواهیم و نخواهیم به پای اصلاح طلبان نوشته می شود. چه آقای روحانی ایران را گلستان کند و چه جهنم. ما اصلاح طلبان در آن گلستان شریک هستیم و در آن جهنم هم شریک هستیم. بنابراین به جای آنکه زرنگی کنیم، باید مسئولیت قبول کنیم و با انتقاد از آقای روحانی ولی همچنان استوار پشتش باشیم.

مهمترین کارکردهای رسانه به خصوص صدا و سیما

سکینه‌سادات موسوی در خبرآنلاین نوشت: در کنار وجه سرگرم‌کنندگی، یکی از مهم‌ترین کارکردهای رسانه به خصوص تلویزیون، آموزش است. آماده‌سازی لایه‌های مختلف اجتماعی و مدیریت مواجهه صحیح با پدیده‌های اجتماعی یکی از اموری است که می‌بایست توسط تلویزیون در جامعه انجام پذیرد.

البته این اتفاق در سال‌های نه چندان دور در مختصات متفاوتی به انجام می‌رسید. روزگاری که تلویزیون رسانه بی‌رقیب توده مردم بود و مردم علاوه بر سابقه اعتماد قبلی به تلویزیون، هنوز این پدیده برایشان جذاب بود و آرزوی برخی خانواده‌ها تلویزیون رنگی بود. طبعا این حجم از اعتماد علاوه بر بی‌رقیب بودن این رسانه، ابعاد تاثیرگزاری آن را به حد شگرفی رسانده بود. بعنوان مثال کدام یک از ما هست که با شنیدن نام بابابرقی یاد تبلیغات تلویزیونی وزارت نیرو درباره کم مصرف کردن برق با حضور کاراکتری به نام بابابرقی نیافتد؟

در آن سال‌ها تلویزیون تاثیرگزار بی‌همتای اجتماع بود و نقش معلم اول جامعه را ایفا می‌کرد. رسانه‌ای که سرگرم می‌کرد، خاطره می‌ساخت، و مردم را با خود همراه می‌کرد.

به مرور اما با افزایش نفوذ و گسترش کمی و کیفی فضای مجازی، کم کم تلویزیون رقبایی را در کنار خود حس می‌کرد که به طور جدی بی‌همتا بودن  و تلویزیون را تهدید می‌کردند. اقبال عمومی روی شبکه‌های اجتماعی و بعد، افزایش گرایش به سایت‌های اینترنتی کار را به جایی رساند که کم کم مردم اخبار روزانه خود را نه مانند سال‌های گذشته از طریق اخبار سراسری ساعت 21، که از طریق کانال‌های تلگرامی و خبرگزاری‌ها دریافت می‌کردند و این روند حتی به سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی رسیده و مردم برای سرگرم شدن هم از سریال‌های شبکه نمایش خانگی سود می‌بردند؛ به این‌ها افزایش شبکه‌های ماهواره‌ای که اساسا به قصد سرگرم کردن مردم ایران تاسیس شده‌اند و سبک زندگی را نشانه رفته‌اند را هم اضافه کنید.

به هر روی، افزایش رسانه در ایران در شرایطی رخ داد که نظارت کلان عمومی بر آن انجام نمی‌شد و رسانه‌های مذکور، از حالت غیررسمی رشد کرده و خود را به مردم قبولاندند. این یعنی نظارت و قاعده چندانی بر محتوای‌های ارائه شده وجود نداشته و تمام این‌ها کار را به جایی رساند که افزایش رسانه‌های جدید مرادف شد با افزایش اطلاعات نادرست در سطوح محتلف. افزایش تصاعدی اخبار نادرست و کذب، افزایش خوراک‌های فرهنگی نامتناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی و... تنها‌بخش هایی هستند از این اطلاعات نادرست و در کنار همه این‌ها یکی از با یکی از مهم‌ترین این خوراک‌های نامتناسب روبرو شدیم: شبهات دینی.

شبکه‌های متعددی ماهواره‌ای که از آبشخورهای مالی اعتقادی مختلف، ضدیت با جریان شیعه اثنی عشری و اسلام انقلابی را در دستور کار قرار داده و روزانه با تولید برنامه‌های متعدد در قالب مختلف اعتقادات و مبانی تشیع را مورد هجمه قرار می‌دهند، در کنار کانال‌های تلگرامی، اینستاگرامی، فیس بوکی و توییتری که در این فضا فعال هستند، کار را به جایی رساند که نوجوان امروز، از بدو ورود به ساحت اندیشه ورزی در دوران بلوغ، با دریایی از شبهات و اطلاعات نادرست و هدف داری روبرو می‌شود که تماماً از راه‌های مختلف یک هدف را دنبال می‌کنند: بی اعتماد کردن نوجوان نسبت به دین.

طبیعی است که در این فضا، توقع داشته باشیم که تلویزیون، بعنوان رسانه‌ای که هم چنان مهم‌ترین رسانه خودی و مورد اعتماد به حساب می آید کمر همت ببندد برای مواجهه صحیح و جدی با این رقبای تازه وارد و نامطمئن. توقع این بود که تلویزیون با تولید برنامه‌های متعدد در قاب‌های مختلف، ساختار محتوایی برنامه‌های مذکور را به چالش بکشد و بتواند خوراک محتوایی دلپذیر، قابل اعتماد و جدی را به مخاطب ارائه دهد. مخاطبی که قرار است با تماشای برنامه‌های تلویزیون، به چنان دانشی دست یابد که اسیر شبهات نشود. ولی آیا اینطور شد؟ تلویزیون توانسته این چنین در برابر رسانه های تازه نفس بایستد؟

متاسفانه باید گفت در حالی که با ورود رقبای جدی و تازه وارد، تلویزیون می‌بایست روزهای درخشان‌تر و پیشرو‌تری را نسبت گذشته تجربه می‌کرد اما به هر دلیلی شاهد افت جدی و محسوس تاثیرگزاری اجتماعی تلویزیون شدیم. تلویزیون دیگر مانند گذشته متلکم وحده نیست، مردم فقط به او گوش نمی‌کنند، کیفیت برنامه‌ سازی‌اش همچنان در قالب و مدیوم سال‌ها پیش جا مانده و حتی دیگر رمق خاطره‌سازی برای مخاطب را ندارد. تکرار مکرر برنامه‌های سال‌ها پیش، تاسیس بی‌رویه و بی‌قاعده شبکه‌های تلویزیونی بدون پشتوانه محتوایی و... سبب شد تا تلویزیون از کورس رقابت باز بماند و به رسانه‌ای مطول، فربه، کند و بی‌رمق تبدیل شود که دیگر در مجامع توسعه یافته تر ایران (شهرهای بزرگ و صنعتی و حتی شهرستانها) مشتری چندانی ندارد.

و این‌ها یعنی پاسخ به شبهات اعتقادی نیز مانند بسیاری دیگر از محورهای راهبردی رسانه ملی، روی زمین بماند و کار جدی در این حوزه انجام نشود

واقعیت آن است که اسارت در خطوط قرمز خودساخته و بی‌دلیل سازمانی، عدم وجود خلاقیت، کم دانشی و فقدان عقبه محتوایی جدی و غرق شدن در کلیه‌های چند ده ساله رسانه‌ای سبب شده تا عموم مردم نسبت به برنامه‌های دینی، معارفی و اعتقادی بی‌اعتماد شوند و اصلا پاسخ به دغدغه خود را از تلویزیون دنبال نکنند. برنامه‌سازی معارفی برای تلویزیون در حضور یک روحانی و منبر رفتن طولانی او خلاصه شد و این یعنی کم کم گارد گرفتن مردم نسبت به این موضوع و بی‌اعتمادی مردم نسبت به تلویزیون و برنامه‌های معارفی.

در هفته‌های اخیر، برنامه‌ای روی آنتن شبکه سه سیما رفته که با عنوانی کنجاوی برانگیز، سعی در تنفس در هوای برنامه‌های دینی اما با زبان و ادبیات و فرمی جدید دارد. برنامه‌ای که هرچند با زبان بصری و افکت‌های تصویری جدیدی وارد عرصه تلویزیون شده اما به خاطر اسارت در خطوط قرمز بی‌قاعده صدا و سیما، همچنان زبان پاسخ به شبهه ندارد و هر چند تلاش می‌کند که بتواند کار جدی در این حوزه کند، ولی همچنان زبان الکنی دارد و مشخصا اسیر تیغ تیز سانسور محتوایی و خودسانسوری شده. و این یعنی ذبح فرم قابل قبول و درخشان آن و ادامه مسیر رو به افول تلویزیون در پاسخ به شبهات و ترس از مواجهه مستقیم با واقعیت‌های شبهات دینی، توان مواجهه جدی با شبهات را حتی در موضوعات داغ، جذاب و جنجالی نظیر بانکداری، شادی در اسلام، روابط دختر و پسر و...  از آن بگیرد. برنامه‌هایی نظیر «دین دات آی آر» فرصت مناسبی برای تلویزیون است که بتواند از خط قرمزهای بی‌دلیلی که فرصت پاسخ مستدل و تحلیل‌های جدی اعتقادی را از این رسانه گرفته برهاند. اتفاقی که تا امروز نیافتاده. می‌شود امیدوار بود؟

ابلاغ حکم شهردار تهران توسط وزیر کشور

پایگاه اطلاع رسانی وزارت کشور: طی جلسه‌ای حکم دکتر نجفی بعنوان شهردار تهران توسط دکتر رحمانی فضلی وزیر کشور به ایشان ابلاغ شد. 


ابلاغ حکم شهردار تهران توسط وزیر کشور