آقای شهردار! نورپردازی درختان را متوقف کنید

کاظم کوکرم در جام جم نوشت: درباره آسیب‌های غیرقابل جبران نورپردازی غیراصولی بر تنه و شاخ و برگ درختان بارها هشدار داده شده است. قد و قواره‌ این درختان بزرگی که در خیابان ولیعصر سر به فلک می‌سایند را نگاه نکنید؛ آنها زبان ندارند بگویند ما موجودات زنده‌ای هستیم که شب به آرامش نیاز داریم.
 
آنها نمی‌توانند به ما که از ظرایف زندگی آنها خبر نداریم بگویند ما در تمام طول روز مشغول فتوسنتز هستیم و شب نباید نوری به شاخ و برگ ما بتابانید.

آقای شهردار! من به نمایندگی از درختان شهرم هشدار می‌دهم، آب دستتان هست به زمین بگذارید و به مهندسانتان دستور دهید این لامپ‌هایی که در شب‌های زیادی از سال زیر تنه درختان در خیابان‌های تهران روشن می‌کنند را برای همیشه خاموش کنند. بگذارید شب‌ها درختان چرخه زندگی عادی خود را سپری کنند. اگر چنین لامپ‌هایی شب بالای سرتان روشن باشد آن وقت ببینند آیا خواب به چشمشان می‌آید؟! آنها چنین بلایی سر درختان آورده‌اند.

آقای شهردار! کدام مشاور گفته است که زیبایی خدادادی درختان کافی نیست و باید هر شب‌ صدها لامپ ال‌ای‌دی زیرشان روشن کنند و نورهای رنگی قرمز و بنفش و سبز به آنها بتابانند؟ ما در کشوری زندگی می‌کنیم که برای تأمین برق در تابستان گاهی دچار مشکل می‌شود. نورپردازی غیرضروری درختان با صرف انرژی برق و هزینه تعمیر و نگهداری بالایی که این سیستم مضر به شهرداری تحمیل می‌کند چه نسبتی با اقتصاد مقاومتی دارد؟

آقای شهردار! این درختان با این نورهایی که هر شب از پایین روشن‌شان می‌کنند دارند خشک می‌شوند. ما با کارشناسان دانشگاهی وکاربلد زیادی در سال‌های اخیر صحبت و گزارش‌هایش را بارها در همین صفحه دانش روزنامه جام‌جم منتشر کرده‌ایم. گیاه‌شناسان متفق‌القولند که مهندسان دارند این درخت‌ها را می‌خشکانند و مستندات علمی‌اش موجود است.

من بعید نمی‌دانم مدیران روابط عمومی شهرداری، گزارش‌های منفی روزنامه‌ها نسبت به کارهای شهرداری را روی میز کارشان نمی‌گذاشتند. وگرنه ایشان حتما به فکر حفظ درختان شهر بودند و تا الان بساط این لامپ‌ها را جمع کرده بودند.
مدیران عوض می‌شوند اما مشکلات شهری همیشه هست، بنابراین به شهردار جدید هم توصیه می‌کنیم حالا هم هنوز وقت هست... شما به‌زودی به مسند شهرداری تهران تکیه خواهید زد. بیایید به‌عنوان اولین اقدام موثر و غیرتبلیغاتی، دستور دهید این بساط نورپردازی غیراصولی را که اتفاقا در شهرستان‌ها هم در حال مدشدن است از تهران جمع کنند.
 
در این صورت مطمئن باشید 20 سال دیگر خواهند گفت «این محمدعلی نجفی، شهردار تهران بود که جان درختان این شهر را نجات داد.» مطمئن باشید دعای این درختان بیگناه پشت سرتان خواهد بود، هرچند زبانشان بسته است... .

ضرورت نگاه عدالت محور و تخصصی به مسأله آب

روزنامه ایران: «حبیب‌الله بیطرف» که در دولت‌های هفتم و هشتم وزیر نیروی ایران بود؛ این روزها دوباره در انتظار رأی اعتماد مجلس شورای اسلامی برای نشستن بر صندلی وزارت در ساختمان نیایش وزارت نیروست. اگر نمایندگان مجلس دهم در روزهای آینده به او رأی اعتماد دهند و او برای سومین دوره وزیر شود؛ این بار روزهای سخت و پرکارتری در انتظار اوست.
 
چراکه باید با بحرانی به نام بحران آب مقابله کند، بدهی‌های چند هزار میلیاردی صنعت آب و برق را بپردازد و کشور را برای عبور بدون خاموشی از تابستان سال آتی آماده کند. شرایط کنونی صنعت آب و برق یک مرد جهادی و با تجربه می‌خواهد.
 
به این بهانه سراغ بیطرف رفتیم، تا هم نظرش را در مورد برخی از مشکلات امروز صنعت آب و برق و راهکارهای پیشنهادی بپرسیم و هم شنوای پاسخ او به انتقادات اخیر برخی از رسانه‌ها به عملکرد دوره‌های قبلی وزارتش باشیم. این وزیر پیشنهادی عقیده دارد که در دوره‌های قبلی تمام کارها با کارشناسی انجام شده بود و اگر این بار نیز وزیر شود، باز هم طرفدار دید کارشناسانه و تخصصی است. بخشی از گفت‌و‌گوی «حبیب‌الله بیطرف» با روزنامه ایران را در ذیل بخوانید.

مهم‌ترین چالش امروز ایران کم آبی و احتمالاً در سال‌های آینده بی‌آبی است. فکر می‌کنید اقداماتی که اکنون برای حفظ ذخایر زیرزمینی انجام شده، نتیجه بخش بوده است؟ اگر وزیر نیروی دولت دوازدهم شوید؛ برنامه شما برای صیانت از منابع زیرزمینی و ترویج مصرف درست ذخایر کنونی چه خواهد بود؟
 
تلاش های بسیاری در جهت حفظ  ذخایر آبی و ساماندهی منابع آب صورت گرفته است اما متأسفانه اقدامات انجام شده برای حفظ ذخایر فعلی آب کافی نبوده و عملاً پاسخگو نیست. آمارها نشان می‌دهد که متوسط درازمدت آب تجدیدشونده کشور از 130 میلیارد مترمکعب در سال به کمتر از 116 میلیارد متر مکعب رسیده است. در حال حاضر از این 116 میلیارد مترمکعب، حدود 100 میلیارد متر مکعب آن سالانه در کشور مصرف می‌شود و این بدان معنی است که 86 درصد آب‌های تجدیدپذیر مصرف می‌شود.
 
بدیهی است که این روند برای منابع آب کشور قابل دوام نیست، این عدد به صورت هدف‌گذاری شده در کشور باید به عدد 60 درصد یعنی حدود 70 میلیارد متر مکعب در سال
برسد.
 
عامل اصلی کاهش منابع آب تجدیدشونده کشور چیست؟
 
این وضعیت حاصل عدم تأکید بر مدیریت مصرف همزمان با مدیریت تأمین و در یک کلام نداشتن سند جامع برای مدیریت یکپارچه منابع آب است. سندی که نه بر مبنای کلیات بلکه بر مبنای جزئیات و با لحاظ همه پهنه‌های سرزمینی و لحاظ  تمامی دشت‌های کشور و با رویکرد     عدالت محوری تدوین شود.
 
12سال قبل یعنی در انتهای دوره مسئولیت من، مجموعاً 400 هزار حلقه چاه حفر شده بود ولی در پایان دولت دهم این رقم به 780 هزار حلقه و عمدتاً هم غیرمجاز رسید. هم‌اکنون سالانه 15-10 میلیاردمترمکعب بیش از توان سفره‌های آب زیرزمینی برداشت می‌شود. این مسأله یکی ازعواملی است که باعث شده بیش از ظرفیت کشور از منابع آب بهره‌برداری کنیم.
 
به طور کلی وزارت نیرو از چهار نوع عدم تعادل رنج می‌برد: 1-عدم تعادل مابین منابع و مصارف در آب و انرژی، 2- عدم تعادل در اقتصاد دستگاه‌های آب و برق 3- عدم تعادل در اختیار و مسئولیت 4- عدم تعادل مابین انتظارات جامعه و مقدورات دولت و وزارت نیرو.
مدیریت و برنامه دو عنصری است که باید در حل این معضلات مورد استفاده قرار گیرد. مدیریت صحیح برای داشتن مدیرانی با نشاط، ریسک پذیر، متعهد و در یک کلام مدیران جهادی و دارنده برنامه مشخص و مقید بودن به اجرای آن.
 
در مجموع تشخیص راهکارها و اولویت‌ها، تصمیم‌گیری درست و عزم بر اجرا و پذیرش بازخوردها می‌تواند کشور را در مسیر درستی قرار دهد.
 
آیا معتقدید نظام قیمت‌گذاری آب و برق در ایران اصولی است؟ اگر خیر، برنامه شما در هماهنگی با دولت برای اصلاح تعرفه آب و برق چیست؟
 
استقرار یک نظام قیمت‌گذاری مالی و اقتصادی شفاف، ضروری است. اما در پیاده کردن این نظام باید به توان مالی مصرف کنندگان بخصوص اقشار کم‌درآمد توجه کرد. البته در تعیین قیمت باید به کاهش هزینه‌های غیرضروری و اصلاح در جهت استقرار یک ساختار اصولی، متعارف و استاندارد توجه کرد. این فرآیند و مدیریت قیمت می‌تواند و باید قابل نظارت و رصد کردن باشد تا موجب بهره‌وری مطلوب از سرمایه‌ها  فراهم شود.
 
انتقال بین حوضه‌ای آب و سد سازی، از مهم‌ترین انتقادات به عملکرد شما در دوره وزارت قبلی‌تان محسوب می‌شود، چه پاسخی برای این انتقادات دارید و اصولاً برنامه آتی شما در زمینه سدسازی چیست؟
 
روش‌های مختلف تأمین آب از قبیل  سدسازی، انتقال آب، آب‌های ژرف، شیرین‌سازی آب دریاها و غیره به خودی خود نه خوب هستند و نه بد.
سد‌سازی خوب است اما در جایی که ضرورت دارد و مطالعات کارشناسانه جامع بر مبنای سند جامع آب نشان می‌دهد که سودمند است؛ و بد است، در جایی که ضرورت ندارد.
در دوره قبل، آبرسانی به بسیاری از شهر‌های بزرگ کشور از جمله مشهد، تهران، تبریز، اصفهان و غیره صورت گرفت و یکی از عواملی که باعث شده امروز این شهرها‌ دارای تنش آبی کمتری باشند، همین انتقال هاست.
 
در مبحث انتقال آب به طور کلی نمی‌توان حکم رد یا تأیید داد. باید پرسید: انتقال آب برای چه مصارفی؟ انتقال آب از کجا (با چه عوارضی؟) به کجا؟ با چه هزینه ای؟ وضعیت برخورداری مبدأ چگونه است؟ و بسیاری سؤالاتی از این دست. پس همه سؤالات پاسخ‌های بله و خیر ندارد و باید با رویکرد کارشناسانه و با گرایش کامل به عدالت محوری با مسائل برخورد کرد.
 
من بشدت طرفدار دید کارشناسانه و تخصصی هستم و سوابق دو دوره قبلی نیز این را نشان می‌دهد. البته باید در شرایط حاضر، تغییر اقلیم و کاهش بارش و روان آب در تمامی حوزه‌ها و بهره‌مندی مناطق مبدأ در تمامی تصمیم گیری‌ها ملحوظ شود.
 
در برنامه هایتان اشاره کرده اید که طرح آمایش سرزمین تاکنون تدوین نشده و تدوین آن یکی از برنامه‌های شماست. توضیحاتی در خصوص جزئیات آن ارائه دهید.
 
با عنایت به اینکه منابع آب همه حوضه‌های آبریز جز در موارد اندک در زیرحوضه‌ها، دچار کمبود و مستلزم اعمال مدیریت منطقی و اصولی است، لذا با تهیه طرح‌های جامع منطقه‌ای و ملی باید در جانمایی سامانه‌های مصرف‌کننده، یک نظام منطقی حاکم باشد تا استقرار هر سامانه اقتصادی اعم از صنعتی و غیره با توجه به توان آب قابل استحصال از حوضه یا  زیرحوضه انجام و عملی شود  و از استقرار سرمایه‌گذاری‌های پر آبخواه در مناطق کم آب یا نسبتاً کم آب جلوگیری و به مناطق مستعد منتقل شود.

کابینه ای کاملا همسو با سیاست‌های روحانی

مسعود پزشکیان در روزنامه ایران نوشت: کابینه دوازدهم را شاید نتوان آرمانی‌ترین کابینه مدنظر رئیس جمهوری و منطبق با شعارها و وعده‌های وی دانست اما نباید از نظر هم دور داشت که این کابینه در جهات بسیاری همسو با سیاست‌هایی است که قبلاً توسط آقای روحانی اعلام شده‌اند.
 
در واقع باید گفت که کابینه معرفی شده فعلی در دایره «مقدورات» سیاسی و غیرسیاسی رئیس جمهوری از معدل قابل قبول و مناسبی برخوردار است. در شرایط فعلی سه مشخصه کلی را می‌توان به عنوان شاخصه‌های مثبت برای کابینه آقای روحانی برشمرد؛ پیش از هر چیز انطباق گرایش‌ها و تمایلات فکری کابینه بر مشی اعتدال است.
 
هر چند شاید از نظر بسیاری از هواداران اصلاح‌طلب دولت بهتر می‌بود که کابینه دوازدهم رنگ و بویی اصلاح‌طلبانه‌تر می‌داشت اما در واقعیت صحنه سیاسی این امکان نیز باید مورد توجه قرار گیرد که حرکت یک کابینه با گرایش اصلاح‌طلبانه با موانع و سدهای بیشتری مواجه می‌شود. به عبارتی در شرایطی که کشور ما همچنان نیازمند یک اجماع سیاسی است، تعادل گرایش‌های سیاسی در کابینه دوازدهم درست در مسیر همین اجماع‌سازی قرار دارد.
 
خصوصاً آنکه ائتلاف سیاسی شکل گرفته میان اصولگرایان معتدل، اعتدالیون و اصلاح‌طلبان پیش از این بر سر به قدرت رساندن سلف همین دولت در سال 92 ایجاد شده بود. از منظری دیگر هر چند منتقدان دولت به متوسط سنی کابینه معرفی شده ایراداتی جدی را وارد می‌کنند اما سؤال اساسی این است که خالی کردن مراکز اصلی تصمیم‌گیری کشور از چکیده تجربه مدیریتی چهار دهه گذشته در شرایط فعلی آیا اقدامی سنجیده است؟
 
عموماً در انتقادات بر لزوم جوان سازی دولت تأکید می‌شود اما هیچ گاه توجه به این امر صورت نمی‌گیرد که در دولتی که مدعی پایین آوردن متوسط سن مدیران کشور بود، چه بر سر منابع و استعدادهای ما آمد. اتفاقاً تجربه بالای اعضای کابینه در شرایط فعلی خود یکی از عوامل ثبات بخش به موقعیت کشور است. نقطه قوت سوم کابینه دوازدهم هم این است که شاکله و چارچوب آن درست در مسیر دولت یازدهم قرار دارد و تغییرات ایجاد شده را می‌توان در راستای اصلاحات اجرایی دید.
 
این به عبارتی روی دیگر ثبات دولت در سیاستگذاری و تعیین استراتژی عمومی کشور است. دولت دوازدهم تمام مهره‌های کلیدی دولت قبل را حفظ کرده و در باقی پست‌ها روی به تغییر آورده است. اما در کنار این سه شاخصه مثبت باید به مورد بسیار پراهمیتی نیز اشاره کرد و آن هم پشتیبانی مدیریتی از کابینه پیشنهادی است. وزیران معرفی شده توسط رئیس جمهوری هر چقدر هم توانمند، کارآمد و متخصص باشند، باز هم تنها جمع محدود و معدودی هستند که به صورت طبیعی امکان اشراف بر همه مسائل را ندارند.
 
اینجاست که کلیت دولت دوازدهم باید بیش از دولت قبل متوجه چینش مدیرانی که دنباله اجرایی وزیران هستند، باشد. جوانگرایی، استفاده از ظرفیت زنان و اقلیت‌ها، توجه به مسائل منطقه‌ای و در نظر داشتن موضوعات مهمی مانند آمایش سرزمین و از این دست مسائل درست در همین رده‌ها معنا و مفهوم خود را پیدا می‌کنند.
 
به عبارتی قسمت اعظم کارآمدی کابینه دوازدهم در گرو کارآمد بودن این بخش از مدیریت کشور است. بر همین اساس شایسته است که ناظران، دولتمردان، نمایندگان و همه افراد جامعه با همان حساسیتی که کار تعیین ترکیب کابینه دوازدهم را دنبال کردند، بر چینش بقیه مدیران کشور در راستای اهداف این کابینه و رئیس جمهوری هم حساسیت نشان دهند.

ردپای غیرمجازها در بدهکاری بانک‌ ها

خبرگزاری ایسنا: در حالی تازه‌ترین تغییرات درصورت مالی بانک‌ها از نوسان در بدهی آنها به بانک مرکزی حکایت دارد که برخی مسئولان بانکی ریشه این تغییر را ناشی از جریان‌های اخیر موسسات غیرمجاز نیز می‌دانند.

بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی طی سال‌های اخیر اغلب با روندی رو به رشد همراه بوده و در آخرین ترازنامه‌ای که از وضعیت سیستم بانکی منتشر شد، مجموع این بدهی به بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان در پایان خردادماه افزایش یافته بود که این رقم ۱۳.۲ درصد نسبت به خردادماه سال گذشته و همچنین ۱.۷ درصد نسبت به اسفندماه رشد دارد.

بررسی جزئیات بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی از این حکایت دارد که بدهی بانک‌های تجاری به ۸۵ هزار میلیارد تومان رسید که در مقایسه با رقم ۱۲۰ هزار میلیاردی اسفندماه تا ۲۹ درصد کاهش دارد. از سوی دیگر بدهی بانک‌های تخصصی ۵۰ هزار میلیارد تومان اعلام شده که نسبت به ۴۹ هزار میلیارد اسفندماه رشد ۲.۵ درصدی دارد ولی در مقایسه با خرداد سال گذشته تا ۱۰ درصد کاهش یافته است.

اما بدهی حاشیه‌ساز ماه‌های اخیر به بانک‌های خصوصی مربوط می‌شود که در حال حاضر حدود ۴۲ هزار میلیارد تومان است؛ این رقم البته در خرداد ماه سال گذشته نزدیک به ۱۳ هزار میلیارد تومان بوده که این رقم با رشد حدود ۲۱۰ درصد تا خردادماه امسال پیش رفته است، با این حال بدهی خصوصی‌ها نسبت به ۳۸ هزار میلیارد اسفندماه حدود ۱۰.۳ درصد طی این سه ماه افزایش داشته است.

در حالی حجم بدهی بانک‌های تجاری به بانک مرکزی و به عبارتی اضافه برداشت آنها کاسته شده و در عین حال روند رشد بدهی خصوصی‌ها نیز کند شده است که با وجود اینکه دلایل متفاوتی می‌تواند برای این موضوع وجود داشته باشد اما برخی مقامات بانکی شرایط اخیر بازار پول و حواشی ناشی از فعالیت موسسات اعتباری به ویژه غیرمجازها را در جریان تغییر پول در بانک‌ها و اثرگذاری آن در برداشت از بانک مرکزی بی‌تاثیر نمی‌داند.

در این رابطه جمشیدی - دبیر کانون بانک‌های خصوصی - به ایسنا توضیح داد که به هر حال شرایطی که برای تعاونی‌های زیرمجموعه موسسه کاسپین به وجود آمد و یا برخی موسسات غیرمجاز دیگر در فضایی متشنج قرار گرفته‌اند، درمجموع باعث حس بی‌اعتمادی مردم به موسسات و یا بانک‌های کوچک‌تر شده و در این حالت وجود شایعاتی مبنی بر ورشکستگی برخی بانک‌ها و موسسات نیز این بی‌اعتمادی و نگرانی را تشدید کرد.

وی در این باره توضیحات بیشتری ارائه کرد و گفت که در فضایی که ایجاد شده بود، به هر حال نگرانی مردم برای امنیت سپرده‌های آنها موجب شد که بخش قابل توجهی از وجوه خود را از موسسات اعتباری و حتی بانک‌های خصوصی کوچک‌تر که درگیر حاشیه بودند، خارج کرده و به سمت بانک‌هایی که از نگاه آنها معتبر بودند، حرکت کردند که این خود عاملی برای کاهش نقدینگی برخی بانک‌ها و در نهایت برداشت بیشتر از بانک مرکزی به منظور تامین نقدینگی لازم بود.

آن طور که جمشیدی عنوان می‌کند به هر حال با گذر زمان و اعلام‌هایی که بانک مرکزی و مقامات مسئول در رابطه با ایجاد اطمینان نسبت به شبکه بانکی و عدم ورشکستگی بانک‌ها داشتند، به تدریج فضای مطمئن‌تری برای سپرده‌گذاران ایجاد شده و اکنون بار دیگر منابع در حال توزیع شدن در تمامی بانک‌ها و برگشت مردم به سمت بانک‌های مجازی است که قبلا نیز در آن سپرده داشتند، چراکه به هر حال آنها به همان بانک‌ها با توجه به شرایط کاری و فعالیت خود عادت داشته و ترجیح می‌دهند که با حس اطمینانی که برایشان ایجاد شده، مسائل پولی و بانکی خود را در آنها پیگیری کنند. بر این اساس می‌توان انتظار داشت که با برگشت نقدینگی برداشت‌ها از بانک مرکزی و به عبارتی بدهی بانک‌ها نیز تا حدی ترمیم شود.

 در افزایش بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی بیشتر دلایل دیگری نیز مورد بررسی بوده است. مسائلی همچون بی‌نظمی برخی بانک‌ها در تسهیلات دهی و یا وجود تسهیلات تکلیفی که نیاز به نقدینگی بالایی دارد و از سوی دیگر تامین مالی پروژه‌های عمرانی و تعهدی که بانک‌ها در این رابطه دارند، با توجه به تنگنای اعتباری که حدود ۶۰ درصد منابع آنها از دسترس خارج است، موجب ورود به اضافه برداشت از بانک مرکزی و قرمز شدن حساب آنها می‌شود.

باید یادآور شد در جریان همین اضافه برداشت‌ها و انحراف قابل توجهی برخی از بانک‌ها گاهی شاهد تنبیهات انضباطی آنها از جمله صدور بخشنامه برای عدم دریافت چک‌های این بانک‌ها هستیم.

افزایش نرخ اجاره مسکن تا 3 برابر نرخ تورم!

خبرگزاری ایسنا: دبیر کانون سراسری انبوه‌سازان گفت: علیرغم این‌که همه انتظار داشتند افزایش نرخ اجاره، کمتر از نرخ تورم باشد اینگونه نشد و مشاهده می‌شود در بعضی از مناطق حتی تا سه برابر نرخ تورم، نرخ اجاره یا رهن افزایش پیدا کرده که نشان از بی‌برنامگی در بازار اجاره مسکن در کشور است.

فرشید پورحاجت با اشاره به این‌که صنعت ساختمان چهارمین سال بحرانی خود را سپری می‌کند، اظهار کرد: شرایط بازار مسکن شامل مؤلفه‌های خرید و فروش و بازار اجاره می‌شود و اگر در این بازارها مشکلی به وجود آید، ناشی از بهم خوردن نظم عرضه و تقاضاست.

وی با اشاره به این‌که در حال حاضر بازار فروش مسکن نسبت به دوره‌های گذشته مقداری رشد مثبت داشته است، خاطرنشان کرد: البته انتظارات بازار مسکن از شرایط، هنوز محقق نشده است، زیرا بازار مسکن همچنان دارای عملکرد مثبت نیست.

پورحاجت تصریح کرد: باید اهتمام ویژه نسبت به بازار مسکن کشور و سرمایه‌های مردم شود. البته با حمایت‌هایی شامل ارائه بسته‌های تشویقی و انگیزشی اعم از بسته‌های تشویقی مالیاتی و سرمایه‌ای می‌توانیم شاهد شکوفایی این بازار باشیم.

وی با بیان این‌که در بازار رهن و اجاره املاک شرایط مطلوبی دیده نمی‌شود، عنوان کرد: در تابستان امسال متفاوت از تابستان سنوات گذشته وارد بازار مسکن شدیم. شرایط اجاره و رهن در تابستان ۱۳۹۶ برای مستاجران بسیار سخت بوده است. مردم برای تهیه مسکن مورد نیاز مشکلات خاص خود را دارند و افزایش قیمت اجاره و رهن نسبت به پیش‌بینی‌هایی که می‌شد، بیشتر شده است. علیرغم این‌که همه انتظار داشتند افزایش نرخ اجاره، کمتر از نرخ تورم باشد اینگونه نشد و مشاهده می‌کنیم در بعضی از مناطق حتی تا سه برابر نرخ تورم، نرخ اجاره یا رهن افزایش پیدا کرده که نشان از بی‌برنامگی در بازار اجاره مسکن در کشور است.

پورحاجت با اشاره به افزوده شدن حدود ۴۰ درصد به آمار خانوارهای مستأجری کشور طی یک دوره پنج ساله یعنی از سال ۱۳۹۰ تا اکنون، اظهار کرد: در این مدت یک میلیون و ۸۰۰ هزار خانوار مستأجر به کشور اضافه شده است. افزایش این آمار به دلیل بهم‌خوردگی نظم عرضه و تقاضا در بازار مسکن است و به نظر می‌رسد این عامل اصلی افزایش قیمت اجاره در سال ۱۳۹۶ است.

وی عنوان کرد: سیستم بانکی عملاً تولید و صنعت را قفل کرده است. تقریباً در این خصوص باید یک تحول اساسی در سیستم بانکی کشورمان صورت بگیرد. همچنین لازم است بانک‌ها انضباط مالی را رعایت و نظارت‌ها را نسبت به سیستم خود بیشتر کنند.

پورحاجت ادامه داد: در بازاری هستیم که هر بانکی خارج از شرایط، مصوبات و اعتبارات، اقدام به افزایش نرخ سپرده‌ها می‌کند و این موضوع عملاً بخش تولید را به ورطه نابودی می‌برد. بنابراین ضروری است با یک اهتمام ویژه سیستم بانکی اصلاح شود و معتقدیم باید برای تأمین نقدینگی سازندگان و خریداران مسکن اقدام و مسیر برای آن‌ها از این طریق هموار شود.

رئیس انجمن انبوه‌سازان مسکن خوزستان با اشاره به این‌که تولید نمی‌تواند با سیستم بانکی رقابت کند، خاطرنشان کرد: هم‌اکنون این بخش توان رقابت با سیستم بانکی ندارد. خود بانک‌ها نیز در این رقابت نابرابر بیشتر از  تولیدکنندگان متضرر می‌شوند.

وی با بیان این‌که در سال‌های اخیر شاهد این هستیم ‌که صنعت ساختمان‌سازی دچار رکود شده و این در حالی است که قیمت مسکن در بازده چهارساله افزایش آنچنانی نداشته است، گفت: همچنین نهادها و ارگان‌های دولتی در این سال‌ها بالاتر از نرخ عمومی به افزایش تعرفه‌های خدمات اقدام کردند و انتظار داریم که انضباط اداری در خصوص این عوارض و تعرفه‌ها که صنعت تولید مسکن از آن متاثر است، رعایت شود.