زیباکلام: تصویر رویایی از روحانی نداشتیم

نامه‌ نیوز نوشت: زیباکلام گفت: روحانی بیش از آنچه که یک اصلاح طلب باشد یک اصولگرا است. حتی می خواهم یک مرحله جلو بروم و بگویم آقای روحانی بیش از آنکه به اصلاح طلبان نزدیک باشد در حقیقت به اصولگرایان نزدیک است.

رویکرد اصلاح طلبان تا سال 1400 نسبت به روحانی موضوعی است که هم اکنون محل بحث و تحلیل است، برخی می گویند اصلاح طلبان چاره ای جز ماندن به پای روحانی ندارند اما در مقابل هستند کسانی که اعتقاد دارند اصلاح طلبان در یک مقطع زمانی مشخص از روحانی عبور می کنند و منتقد وضع موجود می شوند. 

صادق زیباکلام می گوید: بد و خوب روحانی به پای اصلاح‌طلبان نوشته می‌شود و اصلاح‌طلبان نمی‌توانند بگویند روحانی به ما ارتباطی ندارد.

اهم اظهارات زیباکلام به شرح زیر است:

* ما اصلاح طلبان از آقای روحانی هیچ تصویر و تصور جاه طلبانه و رویایی نداشتیم. آقای روحانی مثل دکتر علی لاریجانی یک اصولگرا است، منتها اصولگرای معتدل، منطقی، میانه رو و واقع بین. آنچه اصلاح طلبان می دانند این است که آقای روحانی بیش از آنچه که یک اصلاح طلب باشد یک اصولگرا است. حتی می خواهم یک مرحله جلو بروم و بگویم آقای روحانی بیش از آنکه به اصلاح طلبان نزدیک باشد در حقیقت به اصولگرایان نزدیک است. ما همه اینها را می دانیم و هیچ دچار خیال پردازی و رویاپردازی درباره آقای روحانی نمی شویم.

*چاره ای نیست الا اینکه با آقای روحانی حرکت کنیم و در عین حال همه امیدمان به آقای روحانی نیست بلکه بیشتر امیدمان به توانمندی های خودمان است که بتوانیم کمر راست کنیم و بلند شویم.

*اصولگرایان بغض و کینه ای که از کارگزاران دارند خیلی خیلی بیشتر از اصلاح طلبان است چون تشکل، سازماندهی و قدرت برنامه ریزی کارگزاران خیلی بیشتر از اصلاح طلبان است. به همین دلیل لبه تیز حمله و تعارض شان بیش از آنچه که علیه اصلاح طلبان باشد علیه کارگزاران است. آنچه الان باعث نگرانی اصولگرایان است نزدیکی دولت روحانی با کارگزاران است.

*غلامحسین کرباسچی و حسین مرعشی در مقایسه با محمدرضا عارف و موسوی لاری بیشتر خواب راحت را از چشمان اصولگرایان می ربایند.

*آقای عباس عبدی و آقای حجاریان سال 93-94 شروع کردند و گفتند مسئولیت دولت آقای روحانی خیلی با اصلاح طلبان نیست. یعنی اگر نتیجه دولت آقای روحانی خیلی ناامیدکننده درآمد و خیلی با انتظاراتی که از او بود همخوانی نداشت، این مسئله به اصلاح طلبان مربوط نیست. برخی اصلاح طلبان یک چنین نگاهی دارند به قول تهرانی های قدیم «خر را یک ور سوارند» تا هر جا ببینند به مشکل برمی خورند بلافاصله پایین بپرند.

* اصلاح طلبان باید محکم و استوار و تمام قد پای آقای روحانی بیاستند، از او حمایت کنند و مسئولیت پاسخ به کسانی که به دعوت شان پای صندوق های رأی رفتند و به آقای روحانی رأی دادند برعهده بگیرند. من با صدای بلند از آقای روحانی انتقاد کردم در عین حال حمایت هم کردم، در عین حال خواستم بگویم ناتوانی هایش کجاها است.

*این طور نیست که مسئولیت عملکرد آقای روحانی به اصلاح طلبان ارتباطی ندارد. مردم اسباب بازی اصلاح طلبان نیستند که یک روز از آنها بخواهند پای صندوق بیایند و بعد هم وقتی مقداری ناملایمات می شود بگوییم به ما مربوط نیست. بد و خوب آقای روحانی بخواهیم و نخواهیم به پای اصلاح طلبان نوشته می شود. چه آقای روحانی ایران را گلستان کند و چه جهنم. ما اصلاح طلبان در آن گلستان شریک هستیم و در آن جهنم هم شریک هستیم. بنابراین به جای آنکه زرنگی کنیم، باید مسئولیت قبول کنیم و با انتقاد از آقای روحانی ولی همچنان استوار پشتش باشیم.

مهمترین کارکردهای رسانه به خصوص صدا و سیما

سکینه‌سادات موسوی در خبرآنلاین نوشت: در کنار وجه سرگرم‌کنندگی، یکی از مهم‌ترین کارکردهای رسانه به خصوص تلویزیون، آموزش است. آماده‌سازی لایه‌های مختلف اجتماعی و مدیریت مواجهه صحیح با پدیده‌های اجتماعی یکی از اموری است که می‌بایست توسط تلویزیون در جامعه انجام پذیرد.

البته این اتفاق در سال‌های نه چندان دور در مختصات متفاوتی به انجام می‌رسید. روزگاری که تلویزیون رسانه بی‌رقیب توده مردم بود و مردم علاوه بر سابقه اعتماد قبلی به تلویزیون، هنوز این پدیده برایشان جذاب بود و آرزوی برخی خانواده‌ها تلویزیون رنگی بود. طبعا این حجم از اعتماد علاوه بر بی‌رقیب بودن این رسانه، ابعاد تاثیرگزاری آن را به حد شگرفی رسانده بود. بعنوان مثال کدام یک از ما هست که با شنیدن نام بابابرقی یاد تبلیغات تلویزیونی وزارت نیرو درباره کم مصرف کردن برق با حضور کاراکتری به نام بابابرقی نیافتد؟

در آن سال‌ها تلویزیون تاثیرگزار بی‌همتای اجتماع بود و نقش معلم اول جامعه را ایفا می‌کرد. رسانه‌ای که سرگرم می‌کرد، خاطره می‌ساخت، و مردم را با خود همراه می‌کرد.

به مرور اما با افزایش نفوذ و گسترش کمی و کیفی فضای مجازی، کم کم تلویزیون رقبایی را در کنار خود حس می‌کرد که به طور جدی بی‌همتا بودن  و تلویزیون را تهدید می‌کردند. اقبال عمومی روی شبکه‌های اجتماعی و بعد، افزایش گرایش به سایت‌های اینترنتی کار را به جایی رساند که کم کم مردم اخبار روزانه خود را نه مانند سال‌های گذشته از طریق اخبار سراسری ساعت 21، که از طریق کانال‌های تلگرامی و خبرگزاری‌ها دریافت می‌کردند و این روند حتی به سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی رسیده و مردم برای سرگرم شدن هم از سریال‌های شبکه نمایش خانگی سود می‌بردند؛ به این‌ها افزایش شبکه‌های ماهواره‌ای که اساسا به قصد سرگرم کردن مردم ایران تاسیس شده‌اند و سبک زندگی را نشانه رفته‌اند را هم اضافه کنید.

به هر روی، افزایش رسانه در ایران در شرایطی رخ داد که نظارت کلان عمومی بر آن انجام نمی‌شد و رسانه‌های مذکور، از حالت غیررسمی رشد کرده و خود را به مردم قبولاندند. این یعنی نظارت و قاعده چندانی بر محتوای‌های ارائه شده وجود نداشته و تمام این‌ها کار را به جایی رساند که افزایش رسانه‌های جدید مرادف شد با افزایش اطلاعات نادرست در سطوح محتلف. افزایش تصاعدی اخبار نادرست و کذب، افزایش خوراک‌های فرهنگی نامتناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی و... تنها‌بخش هایی هستند از این اطلاعات نادرست و در کنار همه این‌ها یکی از با یکی از مهم‌ترین این خوراک‌های نامتناسب روبرو شدیم: شبهات دینی.

شبکه‌های متعددی ماهواره‌ای که از آبشخورهای مالی اعتقادی مختلف، ضدیت با جریان شیعه اثنی عشری و اسلام انقلابی را در دستور کار قرار داده و روزانه با تولید برنامه‌های متعدد در قالب مختلف اعتقادات و مبانی تشیع را مورد هجمه قرار می‌دهند، در کنار کانال‌های تلگرامی، اینستاگرامی، فیس بوکی و توییتری که در این فضا فعال هستند، کار را به جایی رساند که نوجوان امروز، از بدو ورود به ساحت اندیشه ورزی در دوران بلوغ، با دریایی از شبهات و اطلاعات نادرست و هدف داری روبرو می‌شود که تماماً از راه‌های مختلف یک هدف را دنبال می‌کنند: بی اعتماد کردن نوجوان نسبت به دین.

طبیعی است که در این فضا، توقع داشته باشیم که تلویزیون، بعنوان رسانه‌ای که هم چنان مهم‌ترین رسانه خودی و مورد اعتماد به حساب می آید کمر همت ببندد برای مواجهه صحیح و جدی با این رقبای تازه وارد و نامطمئن. توقع این بود که تلویزیون با تولید برنامه‌های متعدد در قاب‌های مختلف، ساختار محتوایی برنامه‌های مذکور را به چالش بکشد و بتواند خوراک محتوایی دلپذیر، قابل اعتماد و جدی را به مخاطب ارائه دهد. مخاطبی که قرار است با تماشای برنامه‌های تلویزیون، به چنان دانشی دست یابد که اسیر شبهات نشود. ولی آیا اینطور شد؟ تلویزیون توانسته این چنین در برابر رسانه های تازه نفس بایستد؟

متاسفانه باید گفت در حالی که با ورود رقبای جدی و تازه وارد، تلویزیون می‌بایست روزهای درخشان‌تر و پیشرو‌تری را نسبت گذشته تجربه می‌کرد اما به هر دلیلی شاهد افت جدی و محسوس تاثیرگزاری اجتماعی تلویزیون شدیم. تلویزیون دیگر مانند گذشته متلکم وحده نیست، مردم فقط به او گوش نمی‌کنند، کیفیت برنامه‌ سازی‌اش همچنان در قالب و مدیوم سال‌ها پیش جا مانده و حتی دیگر رمق خاطره‌سازی برای مخاطب را ندارد. تکرار مکرر برنامه‌های سال‌ها پیش، تاسیس بی‌رویه و بی‌قاعده شبکه‌های تلویزیونی بدون پشتوانه محتوایی و... سبب شد تا تلویزیون از کورس رقابت باز بماند و به رسانه‌ای مطول، فربه، کند و بی‌رمق تبدیل شود که دیگر در مجامع توسعه یافته تر ایران (شهرهای بزرگ و صنعتی و حتی شهرستانها) مشتری چندانی ندارد.

و این‌ها یعنی پاسخ به شبهات اعتقادی نیز مانند بسیاری دیگر از محورهای راهبردی رسانه ملی، روی زمین بماند و کار جدی در این حوزه انجام نشود

واقعیت آن است که اسارت در خطوط قرمز خودساخته و بی‌دلیل سازمانی، عدم وجود خلاقیت، کم دانشی و فقدان عقبه محتوایی جدی و غرق شدن در کلیه‌های چند ده ساله رسانه‌ای سبب شده تا عموم مردم نسبت به برنامه‌های دینی، معارفی و اعتقادی بی‌اعتماد شوند و اصلا پاسخ به دغدغه خود را از تلویزیون دنبال نکنند. برنامه‌سازی معارفی برای تلویزیون در حضور یک روحانی و منبر رفتن طولانی او خلاصه شد و این یعنی کم کم گارد گرفتن مردم نسبت به این موضوع و بی‌اعتمادی مردم نسبت به تلویزیون و برنامه‌های معارفی.

در هفته‌های اخیر، برنامه‌ای روی آنتن شبکه سه سیما رفته که با عنوانی کنجاوی برانگیز، سعی در تنفس در هوای برنامه‌های دینی اما با زبان و ادبیات و فرمی جدید دارد. برنامه‌ای که هرچند با زبان بصری و افکت‌های تصویری جدیدی وارد عرصه تلویزیون شده اما به خاطر اسارت در خطوط قرمز بی‌قاعده صدا و سیما، همچنان زبان پاسخ به شبهه ندارد و هر چند تلاش می‌کند که بتواند کار جدی در این حوزه کند، ولی همچنان زبان الکنی دارد و مشخصا اسیر تیغ تیز سانسور محتوایی و خودسانسوری شده. و این یعنی ذبح فرم قابل قبول و درخشان آن و ادامه مسیر رو به افول تلویزیون در پاسخ به شبهات و ترس از مواجهه مستقیم با واقعیت‌های شبهات دینی، توان مواجهه جدی با شبهات را حتی در موضوعات داغ، جذاب و جنجالی نظیر بانکداری، شادی در اسلام، روابط دختر و پسر و...  از آن بگیرد. برنامه‌هایی نظیر «دین دات آی آر» فرصت مناسبی برای تلویزیون است که بتواند از خط قرمزهای بی‌دلیلی که فرصت پاسخ مستدل و تحلیل‌های جدی اعتقادی را از این رسانه گرفته برهاند. اتفاقی که تا امروز نیافتاده. می‌شود امیدوار بود؟

ابلاغ حکم شهردار تهران توسط وزیر کشور

پایگاه اطلاع رسانی وزارت کشور: طی جلسه‌ای حکم دکتر نجفی بعنوان شهردار تهران توسط دکتر رحمانی فضلی وزیر کشور به ایشان ابلاغ شد. 


ابلاغ حکم شهردار تهران توسط وزیر کشور

وکیلی: «بیطرف» کم کاری کرد

خبرگزاری ایسنا: یک عضو فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی از برخی اصلاح‌طلبان به خاطر طرح انتظاراتی از این فراکسیون در جریان رای اعتماد به وزرای پیشنهای دولت دوازدهم انتقاد کرد.

محمدعلی وکیلی  اظهار کرد: از برخی دوستان اصلاح‌طلب خارج از مجلس که می‌دانند فراکسیون امید 110 تا 120 عضو دارد و بعد انتظار دارند این فراکسیون به تنهایی یک نفر را وزیر کند و مانع وزیر شدن یک نفر دیگر شود، تعجب می‌کنم.

وی افزود: طبیعتا با شرایط فعلی سه فراکسیون سیاسی مجلس، یک فراکسیون به تنهایی نمی‌تواند موجب رای عدم اعتماد مجلس به یک وزیر پیشنهادی و رای آوری وزیر دیگری باشد در حالی که دو فراکسیون دیگر بر رای عدم اعتماد به او اتفاق نظر داشته‌اند.

وکیلی خاطرنشان کرد: آقای بیطرف در مجلس 133 رای موافق داشت، این در حالی است که دو فراکسیون ولایی و مستقلین توافق کرده بودند که به صورت اجماعی به ایشان رای ندهند و همین نشان می‌دهد فراکسیون امید موفق عمل کرده است.

این عضو هیات رئیسه مجلس در پایان گفت: به نظر من آقای بیطرف به خودش باخت؛ هم کم کاری کرد هم در نحوه تعامل و دفاعی که در مجلس ارائه داد، مشورت نپذیرفت.

ابتکار کارت اهدای عضو گرفت

خبرگزاری ایسنا: معاون رئیس جمهور در امور زنان در دومین جشنواره فیلم سلامت با مراجعه به غرفه انجمن اهدای عضو ایرانیان، کارت اهدای عضو دریافت کرد.

 معصومه ابتکار  با اشاره به لزوم فرهنگ‌سازی در زمینه اهدای عضو از سوی مردم و دولت گفت: آموزش و اطلاع‌رسانی درباره فرهنگ اهدای عضو بحث بسیار مهمی است؛ چراکه شاید بسیاری از مردم واقعا ندانند که اهدای عضو چقدر اهمیت و ارزش داشته و می‌تواند جان چندین نفر را از مرگ نجات دهد.

وی افزود: ما باید برای اطلاع‌رسانی این فرهنگ بیش از پیش تلاش کنیم و قطعا دولت هم از این مساله حمایت می‌کند، اما فرهنگ‌سازی در اهدای عضو امری است که هر کسی بر حسب توانش باید برای آن تلاش کند تا بیش از این شاهد مرگ انسان‌هایی که با گرفتن عضو می‌توانند به زندگی بازگردند، نباشیم.

ابتکار با تاکید بر اینکه زندگی خیلی با ارزش است، اما هر فرد با گرفتن کارت اهدای عضو می‌تواند برای پس از مرگش تصمیم گیری کند، گفت: من به مردم توصیه می‌کنم که برای دریافت کارت اهدای عضو اقدام کنند تا اگر خدایی نکرده دچار مرگ مغزی شدند با اهدای اعضای بدن‌شان بتوانند جان بیماران نیازمند عضو پیوندی را از مرگ نجات دهند.

ابتکار در پایان با اشاره به پیشرفت علم پزشکی که انجام موفقیت‌آمیز پیوند اعضا در کشور را به دنبال داشته، اظهار امیدواری کرد که مردم از این اقدام انسان دوستانه استقبال کنند و کارت اهدای عضو دریافت کنند.
بنابر اعلام روابط عمومی انجمن اهدای عضو ایرانیان، معاون رییس جمهور در امور زنان در نهایت با مراجعه به غرفه انجمن اهدای عضو ایرانیان کارت اهدای عضو خود را دریافت کرد.

گفتنی است که غرفه انجمن اهدای عضو ایرانیان از یکم تا پنجم شهریور در دومین جشنواره فیلم سلامت واقع در پردیس چارسو برپا بوده و متقاضیان کارت اهدای عضو می‌توانند با مراجعه به این غرفه کارت خود را دریافت کنند.